سدپوشهbarrier coat, block coatواژههای مصوب فرهنگستانمادۀ پوششی برای جدا کردن سامانۀ پوششی از سطحی که بر آن کشیده شده است، برای جلوگیری از برهمکنش شیمیایی یا فیزیکی آنها
سدوسیلغتنامه دهخداسدوسی . [ س َ ] (اِخ )ابودیم حازم سدوسی . وی را از خلیفه فرمان قضا رسید و در بخارا قاضی شد. (از تاریخ بخارای نرشخی ص 2).
سدوسیلغتنامه دهخداسدوسی . [ س َ ] (ص نسبی ) نسبتی است مر سدوس را. (لباب الانساب ج 1 ص 537). انتساب قبایلی است . (الانساب سمعانی ).
سدوسیلغتنامه دهخداسدوسی . [ س َ ] (ص نسبی ) نسبتی است مر خالدبن احمدبن سدیدالدولة و محمدبن محمد سدیدالملک و علی بن المقلد را. (اعلام زرکلی ج 1 ص 359).
غنویه سدوسیلغتنامه دهخداغنویه سدوسی . [ ؟ س ُ ] (اِخ ) عبداﷲبن فضل بن سفیان بن منجوف ، مکنی به ابومحمد. وی در حدودسال 200 هَ . ق . درگذشت . او راست : کتاب المآثر و الانساب فی الایام . (از اسماء المؤلفین ج 1 ستون <span class="hl" di