شیراوندلغتنامه دهخداشیراوند. [ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سُلگی شهرستان نهاوند. سکنه ٔ آن 360 تن . آب آن از چاه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
سرآوندلغتنامه دهخداسرآوند. [ س َ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد دارای 155 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
شیراوندواژهنامه آزادشیر کوه های دماوند (لری) نام خانوادگی در لرستان؛ کسی که شیر را می بندد و به زانو درمی آورد. در اصل «شیربند» بوده و در گذر زمان، به شیراوند تبدیل شده است.
سرآوندلغتنامه دهخداسرآوند. [ س َ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد دارای 155 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
چلهلغتنامه دهخداچله . [ چ ِل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بربرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که در 54 هزارگزی باختر الیگودرز و انتهای راه مالرو سراوند واقع است . کوهستانی و معتدل است و 116 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و قنات .
چقاجنگالغتنامه دهخداچقاجنگا. [ چ َ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان منصوری بخش مرکزی شهرستان شاه آباد که در 23 هزارگزی جنوب خاوری شاه آباد کنار راه فرعی شاه آباد به پلنگ گرد واقع است . دشت و سردسیر است و 847 تن سکنه دارد. آبش از ر