شیردوشلغتنامه دهخداشیردوش . (نف مرکب )دوشنده ٔ شیر. آنکه شیر دوشد. (فرهنگ فارسی معین ).- ماشین شیردوش ؛ ماشینی که شیر را از پستان گاو و گوسفند بدوشد. (فرهنگ فارسی معین ).|| (اِ مرکب ) گاودوش . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به همین عنوان شود.
شیردوشفرهنگ فارسی عمید۱. آنکه شیر میدوشد.۲. ظرفی که در آن شیر میدوشند.۳. دستگاهی که زنان تازهزا برای دوشیدن شیر خود به کار میبرند.
نجم الدینلغتنامه دهخدانجم الدین . [ ن َ مُدْ دی ] (اِخ )(شیخ ...) محمودبن محمدبن ابوالقاسم ، ملقب به شیخ نجم الدین و معروف به سردوز. از زهاد شیراز است و به سال 697 هَ . ق . درگذشته . رجوع به شدالازار ص 262 شود.