سرلاد جانبیlateral meristemواژههای مصوب فرهنگستانبافت سرلادی که با ایجاد بافتهای جدید باعث افزایش قطر ریشه و ساقه میشود
سرلادلغتنامه دهخداسرلاد. [ س َ ] (اِ مرکب ) سردیوار چنانکه بن لاد پای دیوار است ، چه لاد بمعنی دیوار باشد. (برهان ). رده ٔ بالایین دیوار چنانکه بن لاده رده ٔ پائین دیوار، چه لاده بمعنی رده آمده است . (رشیدی ). || دیوار مطلقاً. (برهان ) (جهانگیری ).
سَرلادmeristemواژههای مصوب فرهنگستانبافتی که توانایی تقسیم یاختههای تشکیلدهندۀ آن زیاد است و یاختههای حاصل از تقسیم آن از یکدیگر متمایز و به یاختههای متفاوتی تبدیل میشوند
بُنلاد چوبپنبهcork cambiumواژههای مصوب فرهنگستان1. یکی از انواع بُنلادهای پسین که منشأ چوبپنبه است 2. نوعی سرلاد جانبی که منشأ پیراپوست است متـ . چوبپنبهزا phellogen
سرلادلغتنامه دهخداسرلاد. [ س َ ] (اِ مرکب ) سردیوار چنانکه بن لاد پای دیوار است ، چه لاد بمعنی دیوار باشد. (برهان ). رده ٔ بالایین دیوار چنانکه بن لاده رده ٔ پائین دیوار، چه لاده بمعنی رده آمده است . (رشیدی ). || دیوار مطلقاً. (برهان ) (جهانگیری ).
سرلادلغتنامه دهخداسرلاد. [ س َ ] (اِ مرکب ) سردیوار چنانکه بن لاد پای دیوار است ، چه لاد بمعنی دیوار باشد. (برهان ). رده ٔ بالایین دیوار چنانکه بن لاده رده ٔ پائین دیوار، چه لاده بمعنی رده آمده است . (رشیدی ). || دیوار مطلقاً. (برهان ) (جهانگیری ).