سرمدلغتنامه دهخداسرمد. [ س َ م َ ] (ع ص ، ق ) همیشه و دایم . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (غیاث ). پیوسته . (دهار). همیشه . (مهذب الاسماء) (السامی ) : چنو نه هست و نه بود و نه نیز خواهد بودفراق او متواتر هوای او سرمد. منجیک .بس کس کو