سروکانیلغتنامه دهخداسروکانی . [ س ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان لاهیجان بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. دارای 363 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
شرقیانلغتنامه دهخداشرقیان .[ ش َ ] (اِخ ) مردم مشرق زمین . اهل مشرق : سکندر که با شرقیان حرب داشت در خیمه گویند با غرب داشت .سعدی (بوستان ).
شیرکانلغتنامه دهخداشیرکان . (اِخ ) دهی است از بخش سلوانا از شهرستان ارومیه . سکنه ٔ آن 145 تن . آب آن از چشمه . صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
شیرکچانلغتنامه دهخداشیرکچان . [ رَ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه کرمانشاه به قصرشیرین میان کرند وحریر واقع در 671هزارگزی تهران . (یادداشت مؤلف ).