زینچهrail chair, chairواژههای مصوب فرهنگستانصفحۀ فولادی شکلدادهشده که بین ریل و ریلبند قرار میگیرد
تسلیم برشیshear yielding, shear bandingواژههای مصوب فرهنگستانوارد آوردن تنش بر ماده، فراتر از نقطۀ تسلیم، چنانچه بدون تغییر حجم دچار کجریختی شود
شارش برشیshear flow, shear layerواژههای مصوب فرهنگستان1. در مکانیک سیالات، شارشی که در آن تنش برشی وجود دارد 2. در مکانیک جامدات، حاصلضرب تنش برشی در کوچکترین بعد سطحمقطع یک عضو جدارنازک
صندلی سلمانیbarber chair/ barber's chair, tombstone 2واژههای مصوب فرهنگستانکُندهای که براثر قطع ناقص درخت به شکل صندلی درآمده است
سرپیچی کردنلغتنامه دهخداسرپیچی کردن . [ س َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نافرمانی کردن . تمرد کردن . سر باززدن از کاری .
سرپیچی کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تخطی کردن ۲. تمرد کردن، طغیان کردن، عصیان ورزیدن، سرکشی کردن ۳. نافرمانی کردن، تمکین ن کردن
سرپیچیدیکشنری فارسی به انگلیسیcontravention, contumacy, defiance, disobedience, noncompliance, refusal, revolt
سرپیچیدیکشنری فارسی به انگلیسیcontravention, contumacy, defiance, disobedience, noncompliance, refusal, revolt