25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
به چرخش درآوردن
دور زنی
چرخ زدن با سرعت
چرخیدن با سرعت
گردیدن با سرعت
گیچ خوردن
بیشتر بدانید
رعایت کردن
سال دومی (دانشگاه)
نشانگاه
نکال کردن
تسریع
تحصیل کردن
جستوجوی دقیق
سرچرخه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
whirl
جستوجوی همآوا
سرچرخی
فرهنگ فارسی معین
(سَ چَ) (ص نسب . اِمر.) مالیاتی که بابت چاه وصول شود.
سرچرخی (پزشکی)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
vertigo