مسعودیلغتنامه دهخدامسعودی . [ م َ ] (حامص ) مسعود بودن . نیک بختی . سعادتمندی . میمنت . (ناظم الاطباء). و رجوع به مسعود شود.
دولتمندیفرهنگ مترادف و متضاد۱. تمکن، تنعم، توانگری، ثروت، غنا ۲. بختیاری، دولتیاری، سعادتمندی، کامیابی ≠ بینوایی، فقر
بهره مندیلغتنامه دهخدابهره مندی . [ ب َ رَ / رِ م َ ] (حامص مرکب ) کامیابی و تمتعو بختیاری و سعادتمندی . (ناظم الاطباء) : ز تاجت آسمان را بهره مندی زمین را زیر تخت سربلندی .نظامی .
دولتیاریلغتنامه دهخدادولتیاری . [ دَ / دُو ل َت ْ ] (حامص مرکب ) صفت دولتیار. سعادت و خوشبختی . بختیاری و سعادتمندی .نیکبختی و بهروزی . (از یادداشت مؤلف ) : که دولتیاری آن نبود که از گل بوستان سازی که دولتیاری آن باشد که در دل بوس