25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
مسلح
weaponry
سلاح پوش
weaponless
سلاح دار
شائک السلاح
بیشتر بدانید
silvery wormwood
بی درنگی
tendriliferous
سابوی
enwing
يَحُولُ
سلاح
selāh
معنی
هر آلتی که در جنگ به کار برود؛ آلت جنگ.
مترادف
تفنگ، جنگافزار، ابزارجنگ
برابر پارسی
جنگ افزار، جن گافزار، زین افزار
«»
پیدا نشد!
منظور شما این بود؟
شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
برای این واژه یک معنی پیشنهاد دهید.