سلخفلغتنامه دهخداسلخف . [ س ِل ْ ل َ ] (ع ص ) نزار و مضطرب بنیه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
شلخفلغتنامه دهخداشلخف . [ ش ِل ْ ل َ ] (ع ص ) مضطرب خلقت . سرجنبان . (ناظم الاطباء). مضطرب خلقت . لغتی است در سلحف . (منتهی الارب ). سِلَّحف . (اقرب الموارد). رجوع به شلحف شود.
شلیخالغتنامه دهخداشلیخا. [ ش َ ] (اِخ ) حواری عیسی (ع ). رسول . (فرهنگ فارسی معین ). نام یکی از حواریون حضرت عیسی . (از آنندراج ) (از برهان ) (از غیاث ) (از انجمن آرا) (ناظم الاطباء) : به بیت المقدس و اقصی و صخره به تقدیسات انصار و شلیخا.خا