لغتنامه دهخدا
دلف . [ دَ / دَ ل َ ] (ع مص ) گام خُرد نهادن . (المصادر زوزنی ). آهسته رفتن به رفتار قیدیان . (از منتهی الارب ). راه رفتن مرد سالخورده یا شخص در بند با گامهای متقارب ، و یا راه رفتن بالاتر از «دبیب » و نرم رفتن مانند سپاهی که بسوی سپاه دیگر ر