سنگریزهلغتنامه دهخداسنگریزه . [ س َ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) ریگ و رمل و خرده سنگ و پاره سنگ . (ناظم الاطباء). حَصی ̍. (منتهی الارب ). حصباة، حصاة. (دهار). کَنکَث . (دهار). حصباء. (نصاب الصبیان ) (منتهی الارب ) : صحرا ریگ و سنگریزه بسیار داشت
سنگریزه ناکلغتنامه دهخداسنگریزه ناک . [ س َ زَ / زِ ] (ص مرکب ) رملی و ریگی و جایی که دارای سنگ ریزه باشد. (ناظم الاطباء): حیرة مضروسه ، ارض محصاة، ارض محصبه ؛ زمینی سنگ ریزناک . (منتهی الارب ).
سنگریزۀ آتشفشانیlapilliواژههای مصوب فرهنگستانآذرآواری با اندازۀ 2 تا 64 میلیمتر که منشأ آن ممکن است اصلی یا فرعی یا تصادفی باشد
سنگریزه ناکلغتنامه دهخداسنگریزه ناک . [ س َ زَ / زِ ] (ص مرکب ) رملی و ریگی و جایی که دارای سنگ ریزه باشد. (ناظم الاطباء): حیرة مضروسه ، ارض محصاة، ارض محصبه ؛ زمینی سنگ ریزناک . (منتهی الارب ).
سنگریزۀ آتشفشانیlapilliواژههای مصوب فرهنگستانآذرآواری با اندازۀ 2 تا 64 میلیمتر که منشأ آن ممکن است اصلی یا فرعی یا تصادفی باشد
سنگریزه ناکلغتنامه دهخداسنگریزه ناک . [ س َ زَ / زِ ] (ص مرکب ) رملی و ریگی و جایی که دارای سنگ ریزه باشد. (ناظم الاطباء): حیرة مضروسه ، ارض محصاة، ارض محصبه ؛ زمینی سنگ ریزناک . (منتهی الارب ).