لغتنامه دهخدا
فرسنگسار. [ ف َ س َ ] (اِ مرکب )از: فرسنگ + «سار» به معنی سر. (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). علامتی را گویند که در راهها به جهت دانستن مقدار فرسنگ سازند و سنگ چینی را نیز گفته اند که در راههابرای نشان راه کنند. (برهان ). و معنی این لغت سر فرسنگ است . (آنندراج ). فرسنگ راه . (اسد