سنگماسۀ فلدسپاریfeldspathic areniteواژههای مصوب فرهنگستانماسهسنگی فاقد خمیره یا با خمیرۀ اندک که فراوانی ذرات فلدسپار در آن بین 10 تا 25 درصد است
آبسنگ ماسهایsand reefواژههای مصوب فرهنگستانسد یا پشتۀ کوتاهی از ماسه در امتداد کرانۀ دریاچه یا دریا که با جریان آب یا موج شکل میگیرد متـ . سد ماسهای sandbar
شن و ماسهsand and gravelواژههای مصوب فرهنگستانمواد ساختمانیای با اندازۀ درشتتر از سیلت و ریزتر از قلوهسنگ
سنگماسۀ خردهسنگیlitharenite, lithic areniteواژههای مصوب فرهنگستانسنگماسهای که بیش از 25 درصد آن از قطعات خردهسنگی، کمتر از 10 درصد آن از فلدسپار و کمتر از 75 درصد آن از کوارتز و کوارتزیت و چرت تشکیل شده است
موشیmouseواژههای مصوب فرهنگستاندستگاه الکترونیکی کوچکی که به رایانه متصل شود و با حرکت دادن آن بتوان مکاننما را بر روی صفحۀ نمایش جابهجا کرد و با دکمههای آن به سامانه فرمانهایی داد