سوزانیلغتنامه دهخداسوزانی . (حامص ) گرمی . حرارت . (ناظم الاطباء) : و سبب آن رطوبتی بسیار و تباه باشد، تباهئی بی سوزانی و تیزی .(ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). اگر آماس لبها صفرایی باشد...سوزانی و خلیدن بیشتر باشد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
شوزیانیلغتنامه دهخداشوزیانی . (ص نسبی ) منسوب است به شوزیان که از قراء کش از اعمال ماوراءالنهر میباشد. (از انساب سمعانی ).
درهمسوزانیmass burn, mass combustionواژههای مصوب فرهنگستانسوزاندن برنامهریزیشدۀ پسماند جامد مخلوط
پیشسوزانیburning out, burn out 1, burning off, fire outواژههای مصوب فرهنگستاناقداماتی برای جلوگیری از گسترش حریق و افزایش عرض خطوط مهار ازطریق سوزاندن مواد سوختنی پیرامون آنها
تأسیسات درهمسوزانیmass burn facilityواژههای مصوب فرهنگستاننوعی زبالهسوز که در آن پسماندها را بدون جداسازی یا فراوری برای بازیافت میسوزانند
سوزاناکواژهنامه آزاد(زبان پاک) مرکب از سوزان و اک؛ سوزاک. نام نوعی بیماری مقاربتی است که باعث چرک و سوزش در مجرای ادرار می شود.
باخلغتنامه دهخداباخ . (اِخ ) یوهان سباستین (1685 - 1750). باخ ، نام خانواده ای آلمانی است که در هنر موسیقی شهرت بسزائی داشتند و مشهورترین آنان یوهان سباستین میباشد که آثار موسیقی مذهبی او مورد توجه اهل فن است . وی بسال <span
سوزاناکواژهنامه آزاد(زبان پاک) مرکب از سوزان و اک؛ سوزاک. نام نوعی بیماری مقاربتی است که باعث چرک و سوزش در مجرای ادرار می شود.