سولونلغتنامه دهخداسولون . [ س ُ ل ُ ] (اِخ ) یکی از قانون گذاران آتن و از حکمای سبعه ٔ یونان متولد 640متوفی 558 ق . م . سولون نه تنها مردی دانا و آزموده و خوش ذوق بود، بلکه در جنگ نیز پشتکار و همت نشان داد. طبع شعر هم داشت و ب
سالیونلغتنامه دهخداسالیون . [ ل ِ ] (اِ) تخم کرفس کوهی است . (برهان )(آنندراج ) (شرفنامه ٔ منیری ) (الفاظ الادویه ). اسم یونانی کرفس را گویند، رستنی باشد معروف . (برهان ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). تخم کرفس کوهی است اما در کتب طبی فطراسالون گفته و صحیح همین است و یونانی است و فطرا بمعنی کرفس است و س
سایِلونگویش بختیاریسایهبان (فضاى کوچک سرپوشیدهاى کهکشاورزان در صحرا با چند تیرک چوبىسازند و مقدارى شاخوبرگ و علوفه روىآن ریزند).
کاترسانلغتنامه دهخداکاترسان . [ رِ ] (اِخ ) نوعی از سنا (سنای چهارصد نفره ) مؤَسَّس در آتن ، توسط «سولون » که بجای آن «کلیستن » مجالس پانصد نفره را برقرار کرد.
سولانلغتنامه دهخداسولان . [ س َ وَ ] (اِخ ) نام پیغمبری است از بنی اسرائیل . (برهان ). ظاهراً مراد سولون مقنن یکی از حکمای سبعه ٔ یونان است که از 640 تا 558 م . میزیسته . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).