خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوگوار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سوگوار
واژگان مترادف و متضاد
تعزیتدار، داغدار، عزادار، سوگی، ماتمزده، ماتمدار، مصیبتزده ≠ سوری
-
جستوجو در متن
-
عزادار
واژگان مترادف و متضاد
پرسهنشین، داغدار، سوگوار، سوگوار، ماتمزده، ماتمزده، مصیبت
-
داغدیده
واژگان مترادف و متضاد
داغدار، سوگوار، عزادار، مصیبتدیده
-
مصیبتدیده
واژگان مترادف و متضاد
داغدیده، سوگوار، عزادار، ماتمزده
-
مصیبتزده
واژگان مترادف و متضاد
داغدار، سوگنشین، سوگوار، ماتمزده
-
پرسهنشین
واژگان مترادف و متضاد
سوگوار، عزادار، ماتمزده ≠ سوری
-
داغدار
واژگان مترادف و متضاد
داغدیده، سوگوار، عزادار، ماتمزده، مصیبتزده
-
ماتمدیده
واژگان مترادف و متضاد
ماتمزده، عزادار، مصیبترسیده، سوگوار، ماتمی
-
سیاهپوش
واژگان مترادف و متضاد
۱. سوگوار، عزادار، ماتمدار، ماتمزده ۲. سیاهجامه
-
سوگنشین
واژگان مترادف و متضاد
پرسهدار، داغدار، مصیبتدیده، ماتمزده، سوگوار، پرسهنشین، سیاهپوش، عزادار ≠ سوری
-
ماتم گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. عزاگرفتن، به سوگ نشستن، سوگوار بودن، پرسهنشینی کردن ۲. غصه خوردن، محزونبودن، غمگین بودن
-
ماتمزده، ماتمزده
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعزیتدار، داغدار، سوگوار، عزادار، ماتمدار، ماتمی، مصیبتدیده، مصیبتزده، مصیبترسیده ۲. اندوهگین، غمگین، محزون
-
مصیبت دیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. داغدیدن، عزادار بودن، سوگوار بودن ۲. تحمل رنج کردن، مشقت دیدن، سختی دیدن، مصیبتکشیدن