سييدیکشنری عربی به فارسیمهيب يا ترسناک , ترس , عظمت , زمان ماضي قديمي فعل بءد , بد , زشت , ناصحيح , بي اعتبار , نامساعد , مضر , زيان اور , بداخلا ق , شرير , بدکار , بدخو , لا وصول
سوپ داغhot soupواژههای مصوب فرهنگستانپلاسمایی متشکل از کوارک و گلوئون و فوتون و نوترینو و برخی ذرات دیگر که در آغاز پیدایش در تعادل گرمایی بودهاند
سوپ ژلاتینیgelatinous soupواژههای مصوب فرهنگستانمحلول آبی نسبتاً غلیظ که حاوی موادی با قابلیت تبدیل به ژلاتین است
سامانة مهار پسرویhill holder, hill hold control, hill-start assist control, HHC, hill-start assist, HSA, hill-start controlواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای که با ترمزگیری خودکار به مدت چند ثانیه، از حرکت ناخواستة رو به عقب خودرو در سربالاییها جلوگیری میکند اختـ . س. م. پ. HAC
سییلغتنامه دهخداسیی ٔ. [ س َی ْ ی ِءْ ] (ع ص ) زشت . بد.- سیی ءالخلق ؛ بدخلق .- سیی ءالظن ؛ بدگمان . بدباور. رجوع به سیئات شود.|| قحط و عذاب . (منتهی الارب ).
سيي السمعةدیکشنری عربی به فارسیرسوا , بد نام , مفتضح , پست , نفرت انگيز شنيع , رسوايي اور , ننگين , بدنام , بدنام رسوا