لغتنامه دهخدا
سارق . [ رِ ] (ع ص ) دزد. ج ، سارقون و سارقین و سَرَقَه و سُرّاق . (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ). برگیرنده چیزی بنهان از حرزی . (اقرب الموارد). برگیرنده چیزی به نهان و بحیله . (قطر المحیط). سرقت کننده . دزدی کننده . لُص ّ : بدزدی زنع