سِنگویش بختیاری1. سن و سال؛ 2. گِل همراه با علف وریشه که با بیل از زمین مرغزار بکَنَند؛ 3. سِن، حشرهاى قهوهاىرنگ که بر روى تنه درختان حرکت مىکند و خوراکش شپشک درخت است.
سِنگویش خلخالاَسکِستانی: sind دِروی: sind شالی: sind کَجَلی: sind کَرنَقی: sind کَرینی: sind کُلوری: sind گیلَوانی: sind لِردی: sinn
سِنگویش کرمانشاهکلهری: sen o sâl̆ گورانی: sen o sâl̆ سنجابی: sen o sâl̆ کولیایی: sen o sâl̆ زنگنهای: sen o sâl̆ جلالوندی: sen o sâl̆ زولهای: sen o sâl̆ کاکاوندی: sen o sâl̆ هوزمانوندی: sen o sâl̆
شنآسsand millواژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی استوانهای و قائم، حاوی شن، با میلۀ چرخان و دیسک (disc) که آسمایه در آن میگردد متـ . آسیای شنی
شن و ماسهsand and gravelواژههای مصوب فرهنگستانمواد ساختمانیای با اندازۀ درشتتر از سیلت و ریزتر از قلوهسنگ
تپۀ شنیsand humpواژههای مصوب فرهنگستانتپهای شنی که در انتهای یک خط فرعی برای متوقف کردن قطار فراری ایجاد میکنند
صافی شنیsand filterواژههای مصوب فرهنگستاننوعی صافی متشکل از چند بستر شنی و بهصورت لایهلایه که از آن برای جدا کردن ذرات ریز معلق از آب یا سیال استفاده میکنند
آبسنگ ماسهایsand reefواژههای مصوب فرهنگستانسد یا پشتۀ کوتاهی از ماسه در امتداد کرانۀ دریاچه یا دریا که با جریان آب یا موج شکل میگیرد متـ . سد ماسهای sandbar
میانگین رویش سالانهmean annual increment, MAIواژههای مصوب فرهنگستانرویش کل درخت یا توده تا سن معین تقسیم بر همان سن
سِنِله به پاگویش بختیاری1. لنگه کفش کهنهاى که به پاى مرغ وخروس تازهخریدهشده بندند تا نتواندبسیار دور شود؛ 2. (کنایى) فرد متقلب وبىسر و پا.