لغتنامه دهخدا
سپاناخ . [ س ِ ] (اِ) همان اسپاناخ است که تره ای است معروف . (رشیدی ). اسفناج است و آن سبزی باشد که در آش و شله و پلاو کنند. (برهان ) (آنندراج ). نام تره ٔ پالک . (غیاث ). اسبناج . اسفناج : من سپاناخ توام هر چِم پزی باترش با یا که شیرین می سزی