سپهرآبادلغتنامه دهخداسپهرآباد. [ س ِ پ ِ ] (اِخ ) مزرعه ای است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان شهرضا واقع در هفت هزارگزی شمال خاور شهرضا. این مزرعه جزء شهرضاست و در تابستان فقط چند خانوار در آن زندگی می کنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
شهرآبادلغتنامه دهخداشهرآباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان تبادکان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد است و 295 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
شهرآبادلغتنامه دهخداشهرآباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان عشق آباد شهرستان نیشابور است و 307 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
شهرآبادلغتنامه دهخداشهرآباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کنارشهر تابع شهرستان کاشمر است و 797 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
شهرآبادلغتنامه دهخداشهرآباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کاوه ٔ بخش داورزن شهرستان سبزوار است و 593 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
شهرآبادلغتنامه دهخداشهرآباد. [ ش َ ] (اِخ ) شهری بوده است در سرزمین بابل که عظمت و جلالتی داشته و شهر ابراهیم خلیل (ع ) بوده که آب فرات از اینجا جریان داشته و موضعش تاکنون معروف است . (از معجم البلدان ).