سیرگاه مشروطpermissive blockواژههای مصوب فرهنگستانروشی در بهرهبرداری از سیرگاه که در آن به قطار اجازه داده میشود از سیرگاه اشغالشده عبور کند
شراحیلغتنامه دهخداشراحی . [ ش َ ] (ص نسبی ) نسبت به شراح که نام آبا اجدادی است . (از انساب سمعانی ).
سیرگاهلغتنامه دهخداسیرگاه . [ س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) محل تفرج و گشت و گذار. گذرگاه . تماشاگاه . (ناظم الاطباء).
شراحلغتنامه دهخداشراح . [ ش َرْ را ] (ع ص ) بیان کننده . (آنندراج ). شرح کننده . تفسیرکننده . شارح . (ناظم الاطباء).
سیرگاهلغتنامه دهخداسیرگاه . [ س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) محل تفرج و گشت و گذار. گذرگاه . تماشاگاه . (ناظم الاطباء).
سیرگاهblock 9واژههای مصوب فرهنگستانطولی از خط با محدودۀ معین که در هر زمان فقط یک قطار مجاز به حرکت در آن است
سیرگاهلغتنامه دهخداسیرگاه . [ س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) محل تفرج و گشت و گذار. گذرگاه . تماشاگاه . (ناظم الاطباء).
سامانۀ سیرگاهblock systemواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ ابزار و نیروی انسانی که بر سیر و حرکت قطار در یک شبکه از سیرگاهها نظارت دارد
سیرگاهblock 9واژههای مصوب فرهنگستانطولی از خط با محدودۀ معین که در هر زمان فقط یک قطار مجاز به حرکت در آن است
علامت خودکار سیرگاهautomatic block signal, ABS 2واژههای مصوب فرهنگستاننوعی علامت سیرگاه که مدارخط یا سامانۀ همبندی آن را فعال میکند