سیرنشدهunsaturatedواژههای مصوب فرهنگستانویژگی محلولی که بتواند مقادیر جدیدی از مادۀ حلشده را در خود حل کند متـ . اشباعنشده
آویز سیرنشدهpendant unsaturationواژههای مصوب فرهنگستانزنجیری جانبی در یک بسپار که دارای پیوند دوگانه است
سیرنشدگیunsaturationواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن مادۀ حلشده در محلول کمتر از حدِ انحلالپذیری حلاّل باشد متـ . اشباعنشدگی