سینهگاهforecastleواژههای مصوب فرهنگستانقسمت زبرین و پیشین کشتی، معمولاً برای نگهداری طناب و رنگ و دوّار و تجهیزات ملوانی متـ . سینه 3
دستهتلگراف مهارmooring telegraphواژههای مصوب فرهنگستاندر گذشته، دستهتلگرافی در سینهگاه کشتی که برای برقراری ارتباط بین پل فرماندهی و مسئول مهاربندی به کار میرفت
بستر لنگرanchor bed, billboard 2واژههای مصوب فرهنگستانسازۀ محکم شیبداری که در دو طرف سینهگاه کشتی تعبیه میشود تا لنگر شانهدار بهصورت ایمن بر روی آن قرار گیرد