شاتاملغتنامه دهخداشاتام . (اِخ ) تلفظ فرانسوی چاتام ، (لرد) سیاستمدار انگلیسی ، به سال 1708 در وستمینستر تولد و به سال 1778 وفات یافت . در جریان جنگ هفت ساله سیاست دولت انگلستان را رهبری نمود. رجوع به ولیام پیت شود.
سوتاملغتنامه دهخداسوتام . (ص ) هر چیز کم و اندک و به عربی قلیل خوانند و بزبان طوسی به معنی کوچک و اندک و ناقص آمده است . (برهان ). سخت اندک . (از فرهنگ رشیدی ) : آنچه کرده ست زآنچه خواهد کردسختم اندک نماید و سوتام . فرخی .با گور و آ
شاتملغتنامه دهخداشاتم . [ ت ِ ] (ع ص ) دشنام دهنده . || کسی که دیگری را به چشم حقارت بنگرد. || کسی که در بدبختی دیگری خوشحالی کند. (ناظم الاطباء).
شتاملغتنامه دهخداشتام . [ ش َت ْ تا ] (ع ص ) شاتم . دشنام دهنده . (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء). بدزبان : بهری خوارج شدند و بهری غالی ... و بهری شتام و لعان و عیاب شدند... (کتاب النقض ص 375).
شتامیلغتنامه دهخداشتامی . [ ش َت ْ تا ] (حامص ) شتام بودن . بدزبانی . بدزبانی کردن : ابوالمعالی نگارگر مؤمن و معتقد و متدین بوده است وهرگز به شتامی و لعانی معروف نبود. (النقض ص 108).
پیتلغتنامه دهخداپیت . (اِخ ) نام تنگه ای است در انتهای جنوبی شیلی در کشور ماژلان و در بین جزیره ٔشاتام و ساحل پتاگونیا و آن از سوی شمال غربی بجانب جنوب شرقی امتداد یافته است . (قاموس الاعلام ترکی ).