شارشگیرflow resistanceواژههای مصوب فرهنگستانهر عاملی که در برابر عبور شاره از مجرا ایجاد مقاومت کند متـ . مقاومت شارشی
شارش ریلیRayleigh flowواژههای مصوب فرهنگستانشارش یکبعدی پایای گاز در راههای (duct) با سطحمقطع ثابت، همراه با انتقال گرما
سامانۀ سُرشگیر چرخwheel slide protection systemواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای که بر روی اغلب وسایل نقلیۀ ریلی مسافری نصب و مانع سُر خوردن آنها میشود
ساروج گرلغتنامه دهخداساروج گر. [ گ َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) آنکه ساروج را در بنا بکار برد. صاروج گر. || آنکه با آمیختن آهک و خاکستر ساروج سازد.