لغتنامه دهخدا
لیکورگوس . (اِخ ) قانونگذار اسپارت . وی پس از مرگ برادر خود پلی دکت پادشاه اسپارتا فرمانروای شهر گشت . زن برادر او هنگام مرگ شوی آبستن بود و به لیکورگوس پیغام داد که حاضر است طفل خویش را هلاک سازد و سلطنت اسپارتا را بدو سپارد مشروط بدانکه لیکورگوس با وی مزاوجت کند. لیکن لیکور