گرمخانه 2saunaواژههای مصوب فرهنگستاناتاقی ویژه با حرارت زیاد که ورزشکاران و افراد عادی معمولاً برای کاهش وزن از آن استفاده میکنند
تاسهکِشpurse seiner, seine boat, seiner, purse boatواژههای مصوب فرهنگستاننوعی شناور ماهیگیری که تاسه به پاشنۀ آن متصل میشود
تاسهpurse seine, purse, seine, purse net, seine netواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تور ماهیگیری که با بسته شدن بخش انتهایی، به یک کیسه بدل میشود و ماهیان و دیگر آبزیان نمیتوانند از آن خارج شوند
روکشکاری شانهتاشانهfull retreading, full treading, full capواژههای مصوب فرهنگستانتراشیدن رویۀ تایر و شانۀ آن تا بالای دیواره و تعویض آن با رویۀ جدید
پیشانهلغتنامه دهخداپیشانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) پیشان . پیشخانه . پیش مکان . صدر مجلس . بالای خانه . مقابل پای ماچان و صف نعال : نیست مستی که مرا جانب میخانه بردجانب ساقی گلچهره ٔ دردانه بردنیست دستی که کشد دست مرا یاران
شانةقالیبافیگویش اصفهانی تکیه ای: šunaqâli طاری: dafdin/šuna طامه ای: dafdin طرقی: dafdin/šâna کشه ای: dafdin نطنزی: dafdin
شانة افتادهlow shoulderواژههای مصوب فرهنگستانشانهای که از سطح راه خیلی پایینتر است و یکی از نقصهای راه محسوب میشود
شانة برآمدهhigh shoulderواژههای مصوب فرهنگستانشانهای که از سطح راه بالاتر است و یکی از نقصهای راه محسوب میشود
شانة یکپارچهintegral shoulderواژههای مصوب فرهنگستانشانهای که جنس و ضخامت آن با بتن روسازی راه یکسان است
شانة موگویش کرمانشاهکلهری: šâne: گورانی: šâna سنجابی: šâna کولیایی: šâna زنگنهای: šâna جلالوندی: šâna زولهای: šâna کاکاوندی: šâna هوزمانوندی: šâna
shouldersدیکشنری انگلیسی به فارسیشانه ها، شانه، دوش، کتف، هر چیزی شبیه شانه، جناح، سفت، با شانه زور دادن، هل دادن
شانةقالیبافیگویش اصفهانی تکیه ای: šunaqâli طاری: dafdin/šuna طامه ای: dafdin طرقی: dafdin/šâna کشه ای: dafdin نطنزی: dafdin
شانة افتادهlow shoulderواژههای مصوب فرهنگستانشانهای که از سطح راه خیلی پایینتر است و یکی از نقصهای راه محسوب میشود
شانة برآمدهhigh shoulderواژههای مصوب فرهنگستانشانهای که از سطح راه بالاتر است و یکی از نقصهای راه محسوب میشود
شانة یکپارچهintegral shoulderواژههای مصوب فرهنگستانشانهای که جنس و ضخامت آن با بتن روسازی راه یکسان است
شانة موگویش کرمانشاهکلهری: šâne: گورانی: šâna سنجابی: šâna کولیایی: šâna زنگنهای: šâna جلالوندی: šâna زولهای: šâna کاکاوندی: šâna هوزمانوندی: šâna
حیشانةلغتنامه دهخداحیشانة. [ ح َ ن َ ] (ع ص ) مؤنث حیشان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به حیشان شود.
قلشانةلغتنامه دهخداقلشانة. [ ق َ ن َ ] (اِخ ) شهری است در افریقیه ، یا نزدیک بدان . (معجم البلدان ).
ورشانةلغتنامه دهخداورشانة. [ وَ رَ ن َ ] (ع اِ) مؤنث ورشان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). قمری ماده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به ورشان شود.
طشانةلغتنامه دهخداطشانة. [ طَش ْ شا ن َ ] (اِخ ) یکی از بلاد اندلس که از اقلیم بحیرة بشمار میرود. (الحلل السندسیة ج 1 ص 73).
رشانةلغتنامه دهخدارشانة. [ رَ ن َ ] (ع مص ) ناخوانده مهمان گردیدن و بی دستوری آمدن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).