شاهیدرلغتنامه دهخداشاهیدر. [ دَ ] (اِخ ) دهی از دهستان کلاترزان بخش رزاب شهرستان سنندج . دارای 150 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، لبنیات و توتون است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
سپاهدارلغتنامه دهخداسپاهدار. [ س ِ ] (نف مرکب ) سپهدار. دارنده ٔ سپاه . دارنده ٔ لشکر. فرمانده ٔ لشکر. فرمانده ِ سپاه . || صاحب منصبی خاص بوده است در عهد غزنویان : پور سپاهدار خراسان محمد است فرخنده بخت و فرخ روی و مؤیداست . منوچهری .<br