لغتنامه دهخدا
شبارق . [ ش َ رِ ] (ع اِ)قطعه ها. پاره ها. (از اقرب الموارد). || گوشتهای پخته ٔ گوناگون . (از متن اللغة). || پاره ٔ گوشت کوچک که پخته شده باشد. و این کلمه معرب است . (از متن اللغة). پاره های گوشت مطبوخ و این معرب است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || گروه و دسته از مردم