شبهآدرنالینadrenomimetic, sympathomimeticواژههای مصوب فرهنگستانماده یا عاملی که اثری شبیه به فعالیت اعصاب برگُردینهزا دارد متـ . شبهبرگُردینه
آدرنالینفرهنگ فارسی عمیدهورمونی که از قسمت مرکزی غدۀ فوق کلیه (آدرنال) به درون خون ترشح میشود و باعث افزایش فشار خون، قند خون و ضربان قلب میگردد؛ اپینفرین.
آدرنالینadrenaline, epinephrineواژههای مصوب فرهنگستانهورمونی که از برگرده ترشح میشود و مستقیماً بر دستگاه عصبی مرکزی اثر میگذارد متـ . برگُردینه
آدرنالینبندadrenergic blocking agentواژههای مصوب فرهنگستانمادهای که از ترشح برگُردینه جلوگیری میکند متـ . برگُردینهبند
آدرنالینزاadrenergicواژههای مصوب فرهنگستانماده یا عامل فعالشده با برگُردینه یا ترشحکنندۀ آن متـ . برگُردینهزا
آدرنالینکافadrenolyticواژههای مصوب فرهنگستانویژگی مادهای که از عملکرد برگُردینهزا جلوگیری میکند متـ . برگُردینهکاف