شبنماییday-for-night, night effect, day-for-night filming, D/Nواژههای مصوب فرهنگستانفیلمبرداری در روز بهگونهایکه به نظر برسد در شب فیلمبرداری شده است
شبنمالغتنامه دهخداشبنما. [ ش َ ن َ / ن ِ / ن ُ ] (نف مرکب ) شب نماینده .(فرهنگ فارسی معین ). که در شب نمایان سازد. || آنچه به شب جلوه کند و بدرخشد مانند ساعت و پارچه و تابلو. (فرهنگ فارسی معین ). که شب متجلی شود. که در شب نمود
شبنمیFrankeniaواژههای مصوب فرهنگستانسردۀ علفی چندسالۀ خوابیده یا ایستاده به بلندی حداکثر نیم متر که اغلب در خاکهای شور میروید
خوردگی نقطهشبنمیdew-point corrosionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی حملۀ خورنده که در قسمتهای دماپایین تجهیزات واحدهای احتراق سوخت فسیلی به علت متراکم شدن بخارهای اسیدی صورت میگیرد