شخصیسازیpersonalizationواژههای مصوب فرهنگستان[رایانه و فنّاوری اطلاعات] فرایند شخصی کردن [روانشناسی] تغییر یا انطباق امری بهمنظور آنکه برای شخصی معین مناسبتر یا بامعناتر شود
آتشبسcease fireواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن مبادلۀ آتش بین دو نیروی متخاصم بهطور موقت پایان داده شود
شخصیلغتنامه دهخداشخصی . [ ش َ ] (ص نسبی ) مخصوص کسی . (یادداشت مؤلف ). منسوب به شخص . (از اقرب الموارد).- احوال شخصی ؛ در اصطلاح حقوقی اموری است که وضع شخص را در خانواده و کشور معین کند و آنها عبارتند از: 1- تابعیت <span class="h
پرواز شخصیprivate flight, private flyingواژههای مصوب فرهنگستانپروازی که خلبان شخصی با هواگَرد شخصی از جایی به جایی انجام میدهد
personalisedدیکشنری انگلیسی به فارسیشخصی، دارای شخصیت کردن، جنبه شخصی دادن به، شخصیت را مجسم کردن و نشان دادن
personalizingدیکشنری انگلیسی به فارسیشخصی سازی، دارای شخصیت کردن، جنبه شخصی دادن به، شخصیت را مجسم کردن و نشان دادن