شرنوبیلغتنامه دهخداشرنوبی . [ ش َ ] (اِخ ) شیخ احمدبن عثمان . متوفای 994 هَ . ق . وی 63 سال زندگی کرد و در یکی از شهرهای روم درگذشت و همانجا بخاک سپرده شد. او راست : 1- السلوک الی ملک الملوک (د
شرنوبیلغتنامه دهخداشرنوبی . [ ش َ ] (اِخ ) شیخ عبدالمجید شرنوبی ازهری . در سال 1322 هَ . ق . زنده بوده . او راست : 1- ارشاد السالک - شرح الفیه ٔ ابن مالک . 2- تحفة العصر الجدید و تحفة النصح الم
سرنوبهلغتنامه دهخداسرنوبه . [ س َ ن َ / نُو ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) سرکرده و ریش سفید پاسبانان را گویند، چه نوبه بروزن توبه به معنی پاسبان است . (برهان ) (آنندراج ).
شرنبیلغتنامه دهخداشرنبی . [ ش َ رَم ْ با ] (ع اِ) یا شرنتی .نام مرغی . (از اقرب الموارد). رجوع به شرنتی شود.