شریعتمدارلغتنامه دهخداشریعتمدار. [ ش َ ع َ م َ ] (اِخ ) استرآبادی تهرانی . شیخ محمد حسن پسر حاج محمد جعفر و برادر شیخ علی استرآبادی تهرانی ، مانند پدر و برادر خود از افاضل عصر خود بود و از تألیفات اوست : 1- اساس الاحکام فی شرایع الاسلام .
شریعتمدارلغتنامه دهخداشریعتمدار. [ ش َ ع َ م َ ] (اِخ ) استرآبادی تهرانی . محمد جعفربن ملاسیف الدین استرآبادی تهرانی . از فقها و مجتهدان قرن سیزدهم هجری قمری بود و از آثار اوست : 1- آب حیات (در اصول دین ). 2- اثبات الفرقة الناجیة.
شریعتمدارلغتنامه دهخداشریعتمدار. [ ش َ ع َ م َ ] (اِخ ) دامغانی . از علمای معاصر بود. از مؤلفات اوست : 1- انتباه نامه ٔ اسلامی . 2- بت پرستی یا مسیحیت کنونی . (ترجمه ٔ کتاب عقائد الوثنیة فی الدیانة النصرانیة). وی به سال <span cla
شریعتمدارلغتنامه دهخداشریعتمدار. [ ش َ ع َ م َ ] (ص مرکب ) عنوان و لقبی بود که بر عالمان علوم دینی اطلاق می شد؛ یعنی کسی که مدار شریعت است .
شریعتمدارلغتنامه دهخداشریعتمدار. [ ش َ ع َ م َ] (اِخ ) استرآبادی . شیخ علی بن محمد جعفر فرزند شریعتمدار استرآبادی معروف از فقها و دانشمندان بود و مانند پدر خود تألیفاتی داشت که از آنجمله است . 1- انیس الغربا. 2- بحرالدرر (در علم
حسن شریعتمدارلغتنامه دهخداحسن شریعتمدار. [ ح َ س َ ن ِ ش َ ع َ م َ ] (اِخ ) (محمد...) ابن محمدجعفر استرآبادی تهرانی . درگذشته ٔ 1318 هَ . ق . وی پدر محمود شریعتمدار است . او راست : «اثبات الفرقة الناجیة»، «ادعیه ٔوبا» و جز آن . (ذریعه ج 2</s
شرع مدارلغتنامه دهخداشرع مدار. [ ش َ م َ ] (ص مرکب ) شریعتمدار. آنکه به امور شرع و شریعت پردازد. رجوع به شریعتمدار شود.
حسن شریعتمدارلغتنامه دهخداحسن شریعتمدار. [ ح َ س َ ن ِ ش َ ع َ م َ ] (اِخ ) (محمد...) ابن محمدجعفر استرآبادی تهرانی . درگذشته ٔ 1318 هَ . ق . وی پدر محمود شریعتمدار است . او راست : «اثبات الفرقة الناجیة»، «ادعیه ٔوبا» و جز آن . (ذریعه ج 2</s
حسن شریعتمدارلغتنامه دهخداحسن شریعتمدار. [ ح َ س َ ن ِ ش َ ع َ م َ ] (اِخ ) (محمد...) ابن محمدجعفر استرآبادی تهرانی . درگذشته ٔ 1318 هَ . ق . وی پدر محمود شریعتمدار است . او راست : «اثبات الفرقة الناجیة»، «ادعیه ٔوبا» و جز آن . (ذریعه ج 2</s