شماطه دارلغتنامه دهخداشماطه دار. [ ش َم ْ ما طَ / طِ ] (نف مرکب ) (از: شماطه از کلمه ٔ روسی شومت بمعنی صدا کردن ، صدا دادن + دار، مخفف دارنده ، علامت صفت فاعلی ) و منظور ساعتی است زنگدار که در مواقع معین که خواهند زنگ آن بصدا درآید و اعلام وقت کند یا موجب بیدار شد
شماتةلغتنامه دهخداشماتة. [ ش َ ت َ ] (ع مص ) مصدر بمعنی شمات . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). شاد شدن به غم دشمن . (منتهی الارب ). شاد شدن به خرابی کسی . (آنندراج ). شادی کردن به مکروهی که دشمن را رسد. (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). رجوع به شمات و شماتت شود. || زشت روی شدن . (المصاد
شماتهلغتنامه دهخداشماته . [ ش َ ت َ ] (روسی ، اِ) شماطه . ساعت زنگی . ساعت زنگی بزرگ . (یادداشت مؤلف ). دستگاهی مخصوص در ساعتهای دیواری و رومیزی و بزرگ که با تنظیم کردن آن در لحظه ٔ معین زنگ ساعت به صدا درمی آید یا آوازی مانند آواز ساز بیرون میدهد یا مجسمه ٔ مرغی از داخل ساعت بیرون می آید و ن
شماطهلغتنامه دهخداشماطه . [ش َم ْ ما طَ / طِ ] (از روسی ، اِ) زنگی است که در بعضی ساعتها تعبیه کنند و با عقربه و فنر و پیچ خاصی که دارد آنرا طوری قرار دهند که در سر ساعت دلخواه شدید و متوالی و طولانی زنگ بزند و انسان را از فرارسیدن ساعت مورد نظر آگاه سازد. از
ساعت شماطهلغتنامه دهخداساعت شماطه . [ ع َ ت ِ ش َم ْ ما طَ / طِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ساعت شماطه دار. ساعتی است که زنگی دارد و میتوان آن را قبلا چنان تنظیم کردکه در ساعت معین زنگ زند و خفته ای را بیدار سازد.
ساعت شماطه دارلغتنامه دهخداساعت شماطه دار. [ ع َ ت ِ ش َم ْ ما طَ / طِ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به ساعت شماطه شود.
ساعت شماطهلغتنامه دهخداساعت شماطه . [ ع َ ت ِ ش َم ْ ما طَ / طِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ساعت شماطه دار. ساعتی است که زنگی دارد و میتوان آن را قبلا چنان تنظیم کردکه در ساعت معین زنگ زند و خفته ای را بیدار سازد.
ساعتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان دیواری، عقربهدار، رومیزی، رقمی، دیجیتال، اتمی، شماطهدار چراغ راهنمایی، ساعت شنی، آفتابی عقربۀساعتشمار (دقیقهشمار، ثانیهشمار)، دکمۀ کوک، دکمۀ تنظیم، بند ساعت وقتشمار کوک ساعت
شماطهلغتنامه دهخداشماطه . [ش َم ْ ما طَ / طِ ] (از روسی ، اِ) زنگی است که در بعضی ساعتها تعبیه کنند و با عقربه و فنر و پیچ خاصی که دارد آنرا طوری قرار دهند که در سر ساعت دلخواه شدید و متوالی و طولانی زنگ بزند و انسان را از فرارسیدن ساعت مورد نظر آگاه سازد. از
اخطارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی اخطار، آگاهی، خبر، عبرت هشدار، تحذیر، توجه، هشیاری، خاطرنشان، تذکر، گوشزد، توبیخ اخطاریه، اعلام، اطلاع، گزارش، التیماتوم، دستور نصیحت، پند، اندرز، مشورت انتقاد، بازداشتن، اعتراض وجدان اعلام خطر، آژیر، علامت خطر غیبگویی، علامت، اذان ساعت شماطهدار، ساعت زنگدار، آلارم، شیپورحاضربا
ساعتفرهنگ فارسی عمید۱. مقیاس زمان، یک جزء از ۲۴ جزء یک شبانه روز که عبارت از ۶۰ دقیقه و هر دقیقه ۶۰ ثانیه است.۲. دستگاهی که بهوسیلۀ آن وقت را میشناسند و اوقات شب و روز را به دست میآورند.۳. [مجاز] وقت؛ هنگام.۴. [مجاز] زمان اندک.⟨ ساعت آبی: [قدیمی] وسیلهای برای اندازهگیری زمان در گذشته ک
شماطهلغتنامه دهخداشماطه . [ش َم ْ ما طَ / طِ ] (از روسی ، اِ) زنگی است که در بعضی ساعتها تعبیه کنند و با عقربه و فنر و پیچ خاصی که دارد آنرا طوری قرار دهند که در سر ساعت دلخواه شدید و متوالی و طولانی زنگ بزند و انسان را از فرارسیدن ساعت مورد نظر آگاه سازد. از
شماطهلغتنامه دهخداشماطه . [ش َم ْ ما طَ / طِ ] (از روسی ، اِ) زنگی است که در بعضی ساعتها تعبیه کنند و با عقربه و فنر و پیچ خاصی که دارد آنرا طوری قرار دهند که در سر ساعت دلخواه شدید و متوالی و طولانی زنگ بزند و انسان را از فرارسیدن ساعت مورد نظر آگاه سازد. از
ساعت شماطهلغتنامه دهخداساعت شماطه . [ ع َ ت ِ ش َم ْ ما طَ / طِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ساعت شماطه دار. ساعتی است که زنگی دارد و میتوان آن را قبلا چنان تنظیم کردکه در ساعت معین زنگ زند و خفته ای را بیدار سازد.