شنودگرeavesdropper, Eveواژههای مصوب فرهنگستانشخص یا نهادی که بهصورت غیرمجاز به دادههای یک شبکۀ ارتباطی دسترسی مییابد
سندورلغتنامه دهخداسندور. [ س َ ] (اِخ ) نام شهری است که ساج ازاو خیزد. (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ) : از سمندور تا بخیزد عودتا همی ساج خیزد از سندور.خسروی .
سندرلغتنامه دهخداسندر. [ س َ دَ / دِ / دُ ] (اِ) صمغی باشد زرد و شبیه به کاه ربا. (برهان ) (آنندراج ) : مشو ایمن اندر سرای فسوس که گه سندر است و گهی سندروس . فردوسی .<