خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شهیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شهیر
/šahir/
معنی
معروف و مشهور میان مردم؛ نامدار؛ نامور؛ نامی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بنام، پرآوازه، سرشناس، شهره، مشهور، معروف، نامآور، نامدار، نامور، نامی ≠ گمنام
دیکشنری
famous, illustrious
-
جستوجوی دقیق
-
شهیر
واژگان مترادف و متضاد
بنام، پرآوازه، سرشناس، شهره، مشهور، معروف، نامآور، نامدار، نامور، نامی ≠ گمنام
-
شهیر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] šahir معروف و مشهور میان مردم؛ نامدار؛ نامور؛ نامی.
-
شهیر
لغتنامه دهخدا
شهیر. [ ش َ ] (ع ص ) بزرگ نام آور. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نامی بلندآوازه . (از اقرب الموارد). || جای معروف و مذکور. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد) (غیاث ). || مشهور. (ناظم الاطباء) (آنندراج ).- شهر شهیر؛ ش...
-
شهیر
فرهنگ فارسی معین
(شَ) [ ع . ] (ص .) معروف ، نامدار، نامور.
-
شهیر
دیکشنری فارسی به انگلیسی
famous, illustrious
-
واژههای مشابه
-
شهير
دیکشنری عربی به فارسی
برجسته , نامي , درخشان , ممتاز , مجلل
-
شهیر شدن
لغتنامه دهخدا
شهیر شدن . [ ش َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) نامی شدن . مشهور شدن : علی آن یافت ز تشریف که در روز غدیرشد چو خورشید درخشنده در آفاق شهیر.ناصرخسرو.
-
شهیر (آدم)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
distinguished, eminent
-
واژههای همآوا
-
شحیر
لغتنامه دهخدا
شحیر. [ ش َ ] (ع اِ) نام درختی است . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
نامی
دیکشنری فارسی به عربی
شهير , مشهور
-
درخشان
دیکشنری فارسی به عربی
شهير , لامع , مشتعل , مشرق , مضيي
-
شانال
واژهنامه آزاد
خوشنام ، شَهیر , معروف به خوش نامی