رقصاکchoreaواژههای مصوب فرهنگستانحرکتی پرشی و غیرارادی که بهویژه در شانهها و مفاصل خاصرهای ـ رانی و صورت ایجاد شود و موجب پیچوتابی شبیه به رقص در بدن گردد
شوراءلغتنامه دهخداشوراء. [ ش ُ وَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ شَیِّر.(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به شَیّر شود.
شورافرهنگ فارسی معین(شُ) [ ع . شوری ' ] 1 - (اِمص .) مشورت . 2 - (اِ.) هیئتی که برای مشورت کردن جمع می شوند.
دل شورالغتنامه دهخدادل شورا. [ دِ ] (اِ مرکب ) در لهجه ٔ اهل خراسان ، تهوع . (یادداشت مرحوم دهخدا). || شوریدن دل . دلشوره . رجوع به دلشوره شود.
روز عاشورالغتنامه دهخداروز عاشورا. [ زِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روز دهم ماه محرم . رجوع به عاشورا و حسین بن علی شود.
زیارت عاشورالغتنامه دهخدازیارت عاشورا. [ رَ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام زیارتنامه ای که به روز عاشورا خوانند. (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). نام یکی از زیارتنامه های مخصوص حضرت امام حسین (ع ) در روز عاشورا. توضیح آنکه زیارتنامه ها به دو دسته منقسم می شوند یکی آنها که در وقت معین باید خوانده شود