شکلدهندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل هنده، سازنده، ترکیبکننده، تعیینکننده تکوینی صوری، ظاهری سازمانیافته، ساختاری
اقدام شکلدهندهshaping actionواژههای مصوب فرهنگستاناقدامی سازمانی در چرخۀ برنامهریزی کنونی برای واپایش آسیبپذیری یک فرض باربَر
اقدام شکلدهندهshaping actionواژههای مصوب فرهنگستاناقدامی سازمانی در چرخۀ برنامهریزی کنونی برای واپایش آسیبپذیری یک فرض باربَر