شیروانیلغتنامه دهخداشیروانی . (اِ) خرپشته ای که به روی سقف خانه بنا می کنند. (ناظم الاطباء). سقفی پوشیده از تنکه ٔ آهن یا آهن سفید و حلبی به شکل خرپشته . (یادداشت مؤلف ). || نوعی خیمه ٔ چهارگوشه . (فرهنگ فارسی معین ).
شیروانیلغتنامه دهخداشیروانی . [ شیرْ ] (اِخ ) دهی است از بخش شاهپور شهرستان خوی . سکنه ٔ آن 172 تن و آب آن از چشمه و باران . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
شیروانیلغتنامه دهخداشیروانی . [ شیرْ ] (حامص مرکب ) شغل شیروان . شیربانی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به شیروان شود.
شیروانیلغتنامه دهخداشیروانی . [ شیرْ ] (ص نسبی ) منسوب و متعلق به ملک شیروان . (ناظم الاطباء). از مردم شیروان . (از یادداشت مؤلف ). رجوع به شیروان شود.
شروانیلغتنامه دهخداشروانی . [ ش َرْ ] (اِخ ) ابوالسعود محمد بن علی شروانی ، مفتی مدینه ٔ منوره . او راست : عدة ارباب الفتوی . که بسال 1207 هَ . ق . آن را به اتمام رسانید. چ بولاق بسال 1304 هَ . ق . (از معجم المطبوعات مصر).
شروانیلغتنامه دهخداشروانی . [ ش َرْ ] (اِخ ) او راست : حاشیه ای بر شرح حسام الدین کاتی بر ایساغوجی ابهری . (یادداشت مؤلف ).
شروانیلغتنامه دهخداشروانی . [ ش َرْ ] (اِخ ) سیدعظیم شروانی از گویندگان قرن سیزدهم هجری قمری و استاد صابر شروانی صاحب کتاب هپ هپ نامه به ترکی . وی اشعار روان و بلندی به زبان ترکی دارد و دیوانش در روسیه چاپ شده است .
شروانیلغتنامه دهخداشروانی . [ ش َرْ ] (اِخ ) شیخ احمدبن محمد (یا) محمودبن علی بن ابراهیم انصاری یمینی شروانی . او یکی از ادیبان قرن سیزده هجری قمری است و تألیفاتی در زمینه ٔ ادبیات دارد و از آن جمله است : 1- الجوهر الوقاد فی شرح بانت سعاد چ کلکته <span class="
حسن شیروانیلغتنامه دهخداحسن شیروانی .[ ح َ س َ ن ِ ] (اِخ ) پدر ملامیرزا محمدبن حسن شیروانی است . رجوع به ملا میرزا و ریحانةالادب و ذریعه شود.
حسین شیروانیلغتنامه دهخداحسین شیروانی . [ ح ُ س َ ن ِ شیر ] (اِخ ) (محمد...) ابن محمدبن حسن شیروانی . حاشیه بر شرح قدیم تجرید دارد. (ذریعه ج 6 ص 118).
حسین شیروانیلغتنامه دهخداحسین شیروانی . [ ح ُ س َن ِ شیر ] (اِخ ) ابن عبداﷲ شیروانی فقیه متکلم . ساکن ماردین بود. در 947 هَ . ق . 1540/ م . درگذشت . او راست : الاحکام الدینیة. (بروکلمان ) (معجم المؤلفین ).
ذوالفقار شیروانیلغتنامه دهخداذوالفقار شیروانی . [ذُل ْ ف َ رِ شیر ] (اِخ ) سیدی است فاضل و کامل و معاصر حکیم خاقانی شروانی و فلکی شروانی و جمال الدین اصفهانی . ظهورش در زمان دولت خوارزمشاهیان و نام نامیش سیدقوام الدین حسین بن صدرالدین علی بوده و مداحی یوسف شاه لر که از جانب اباقاخان در خوزستان و غیره حکو
حسن شیروانیلغتنامه دهخداحسن شیروانی .[ ح َ س َ ن ِ ] (اِخ ) پدر ملامیرزا محمدبن حسن شیروانی است . رجوع به ملا میرزا و ریحانةالادب و ذریعه شود.
حسین شیروانیلغتنامه دهخداحسین شیروانی . [ ح ُ س َ ن ِ شیر ] (اِخ ) (محمد...) ابن محمدبن حسن شیروانی . حاشیه بر شرح قدیم تجرید دارد. (ذریعه ج 6 ص 118).
حسین شیروانیلغتنامه دهخداحسین شیروانی . [ ح ُ س َن ِ شیر ] (اِخ ) ابن عبداﷲ شیروانی فقیه متکلم . ساکن ماردین بود. در 947 هَ . ق . 1540/ م . درگذشت . او راست : الاحکام الدینیة. (بروکلمان ) (معجم المؤلفین ).
ذوالفقار شیروانیلغتنامه دهخداذوالفقار شیروانی . [ذُل ْ ف َ رِ شیر ] (اِخ ) سیدی است فاضل و کامل و معاصر حکیم خاقانی شروانی و فلکی شروانی و جمال الدین اصفهانی . ظهورش در زمان دولت خوارزمشاهیان و نام نامیش سیدقوام الدین حسین بن صدرالدین علی بوده و مداحی یوسف شاه لر که از جانب اباقاخان در خوزستان و غیره حکو