شیطانی کردنلغتنامه دهخداشیطانی کردن . [ ش َ / ش ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شیطنت نمودن (طفل ). شوخی و ناآرامی کردن بچه . شیطنت . درجستن و فروجستن و دویدن و فریاد کردن کودک چنانکه طبع کودک است . بازیهای پر داد و فریاد کردن بچه . (یادداشت مؤلف ). || محتلم کردن . جنب ساختن
شیطانیلغتنامه دهخداشیطانی . [ ش َ ] (اِخ ) شیطانیه . فرقه ای است منسوب به شیطان الطاق . (از لباب الانساب ). رجوع به شیطانیه شود.
شیطانیلغتنامه دهخداشیطانی .[ ش َ / ش ِ ] (ص نسبی ) منسوب به شیطان . (ناظم الاطباء). مقابل رحمانی : عملیات شیطانی . (یادداشت مؤلف ).- خوابهای شیطانی ؛ اضغاث احلام . (یادداشت مؤلف ). || محتلم . (یادداشت مؤلف ). حالت احتلام دارنده . || نام قسمی کاغذ. (ی
پستانیmammaواژههای مصوب فرهنگستانابر فرعی به شکل برجستگیهای آویزان، مانند پستانهای گاو، در سطح زیرین ابر؛ این ابر فرعی اکثراًًً همراه با پرسا و پرساکومهای و پرساپوشنی و پوشنکومهای و کومهایبارا میآید
شیطانیلغتنامه دهخداشیطانی . [ ش َ ] (اِخ ) شیطانیه . فرقه ای است منسوب به شیطان الطاق . (از لباب الانساب ). رجوع به شیطانیه شود.
شیطانیلغتنامه دهخداشیطانی .[ ش َ / ش ِ ] (ص نسبی ) منسوب به شیطان . (ناظم الاطباء). مقابل رحمانی : عملیات شیطانی . (یادداشت مؤلف ).- خوابهای شیطانی ؛ اضغاث احلام . (یادداشت مؤلف ). || محتلم . (یادداشت مؤلف ). حالت احتلام دارنده . || نام قسمی کاغذ. (ی
شیطانیدیکشنری فارسی به انگلیسیdemoniac, devilish, evil, fiendish, foul, hellish, infernal, Mephistophelean, monstrous, satanic
شیطانیلغتنامه دهخداشیطانی . [ ش َ ] (اِخ ) شیطانیه . فرقه ای است منسوب به شیطان الطاق . (از لباب الانساب ). رجوع به شیطانیه شود.
شیطانیلغتنامه دهخداشیطانی .[ ش َ / ش ِ ] (ص نسبی ) منسوب به شیطان . (ناظم الاطباء). مقابل رحمانی : عملیات شیطانی . (یادداشت مؤلف ).- خوابهای شیطانی ؛ اضغاث احلام . (یادداشت مؤلف ). || محتلم . (یادداشت مؤلف ). حالت احتلام دارنده . || نام قسمی کاغذ. (ی
بازی شیطانیلغتنامه دهخدابازی شیطانی . [ ی ِ ش َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) احتلام . (ملخص اللغات حسن خطیب کرمانی ).