لغتنامه دهخدا
اشتادویر. [ ] (اِخ ) این کلمه در محاسن اصفهان مافروخی ذیل شرح بنای «جی » بدین سان آمده است : و ذکر بعض المتقدمین انه قراء علی بعض ابوابها مکتوباً یقول اشتادویر الموکل بالقیاسین و البنائین انه ارتفع ثمن ادام العملة لسور هذه المدینة ستمائة الف الف درهم و ذکر بعضهم ان الموکل رفع