صارورلغتنامه دهخداصارور. (ع ص ) صاروراء. صارورة. مردی که حج نکرده . || آنکه گرد زن نگردیده . (منتهی الارب ).
ساراگورلغتنامه دهخداساراگور. (اِخ ) نام قومی است که در دوره ٔ فیروزاول هیجدهمین پادشاه ساسانی (383 - 459 م ). از شمال قفقاز به گرجستان و ارمنستان تاختند. رجوع به ترجمه ٔ ایران در زمان ساسانیان چ 1</spa
صاروراءلغتنامه دهخداصاروراء. (ع ص ) صارور. صارورة. مردی که حج نکرده . || آنکه گرد زن نگردیده است . (منتهی الارب ).
صارورةلغتنامه دهخداصارورة. [ رَ ] (ع ص ) صارور. صاروراء. مردی که حج نکرده . (منتهی الارب ). حج ناکرده . (دستورالاخوان ) (مهذب الاسماء). || آنکه گرد زن نگردد. (منتهی الارب ).
صاروراءلغتنامه دهخداصاروراء. (ع ص ) صارور. صارورة. مردی که حج نکرده . || آنکه گرد زن نگردیده است . (منتهی الارب ).
صارورةلغتنامه دهخداصارورة. [ رَ ] (ع ص ) صارور. صاروراء. مردی که حج نکرده . (منتهی الارب ). حج ناکرده . (دستورالاخوان ) (مهذب الاسماء). || آنکه گرد زن نگردد. (منتهی الارب ).