صباحک بالخیرلغتنامه دهخداصباحک بالخیر. [ ص َ ح ُ ک َ بِل ْ خ َ ] (ع جمله ٔ اسمیه ٔ دعایی ) درودی است که به بامداد گویند. یعنی صبح تو خوش . رجوع به صباح الخیر و صباحکم بالخیر... شود.
صبحک الغتنامه دهخداصبحک ا. [ ص َب ْ ب َ ح َ کَل ْ لاه ](ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) مخفف صبحک اﷲ بالخیر است و آن تحیت بامداد است یعنی روز به تو خوش : بلبل کردش سجود گفت که نعم الصباح خودبخودی بازداد صبحک اﷲ جواب . خاقانی .صبحک اﷲ صباح ا
صبحک اﷲ بالخیرلغتنامه دهخداصبحک اﷲ بالخیر. [ ص َب ْ ب َ ح َ کَل ْ لا ه ُ بِل ْ خ َ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) تحیت بامداد است ، یعنی روزبه تو خوش . صبح با خیر دارد خدای ترا. و برای زن به کسر کاف تلفظ شود. رجوع به صبحکم اﷲ بالخیر. شود.
شباکلغتنامه دهخداشباک . [ ش ِ ] (اِخ ) (یوم الَ ...) نام روزی (وقعه یی ) از روزهای عرب جاهلیت است . (از معجم البلدان ).
شباکلغتنامه دهخداشباک . [ ش ِ ] (اِخ ) نام جایگاهی است از طرف راست مصعد به مکه از سوی واقصه بطرف مغرب بر هفت میلی . (از معجم البلدان ).
صباحکم بالخیرلغتنامه دهخداصباحکم بالخیر. [ ص َ ح ُ ک ُ بِل ْ خ َ ] (ع جمله ٔ اسمیه ٔ دعایی ) درودی است که به بامداد گویند. یعنی بامداد شما خوش . رجوع به صباح الخیر و صباحک بالخیر... شود.
صباح کنانلغتنامه دهخداصباح کنان . [ ص َ ک ُ ] (نف مرکب ، ق مرکب ) کنایت از صباح الخیرگویان است ، یعنی مردمانی که به صباح الخیر گفتن عادت کرده باشند. (برهان قاطع). رجوع به صباح الخیر و صباحکم بالخیر و صباحک بالخیر... شود.
صباح الخیرلغتنامه دهخداصباح الخیر. [ ص َ حُل ْ خ َ ] (ع اِمرکب ) کلمه ای است که هنگام طلوع صبح معاشران با هم گویند. (غیاث اللغات ). صبح به خیر گفتن ، مقابل شب به خیر : صباح الخیر زد بلبل کجائی ساقیا برخیز که غوغامیکند در سر خیال خواب دوشینم . حا