لغتنامه دهخدا
نارد. [ رَ ] (اِخ ) به زبان هندی نام یکی از حکما و مرتاضان هندوستان باشد. (برهان قاطع) (آنندراج ) (جهانگیری ) (فرهنگ نظام ). مأخوذ از سنسکریت ، نام یکی از دانایان و فیلسوفان هند. (ناظم الاطباء). مؤلف فرهنگ نظام پس از نقل معنی فوق از فرهنگ جهانگیری نوشته است : [ این معنی ] ا