صدادهیsonority 2واژههای مصوب فرهنگستان1. کیفیتی صوتی که هر نوازنده با ساز خود ایجاد میکند 2. رنگ صدایی که براثر آمیزش چند ساز یا منطقة صوتی حاصل میشود
سدادةدیکشنری عربی به فارسیدو شاخه , چوب پنبه , سربطري , توپي , جلوگيري کننده , بادريچه بستن , باچوب پنبه بستن
ساز انتقالیtransposing instrumentواژههای مصوب فرهنگستانسازی که صدادهی آن با آنچه در نتنوشته مشاهده میشود متفاوت است
صداگردانstop 4, register, draw stop/ draw-stop, stop leverواژههای مصوب فرهنگستان1. مجموعهای از لولههای اُرگ که هرکدام به یکی از شستیهای ساز متصل است و با کشیدن کشو یا زدن دکمۀ مخصوص آنها ساز به صدا درمیآید 2. هریک از کشوها یا دکمههای مخصوص به صدا در آوردن اُرگ 3. در هارپسیکورد (harpsichord) مجموعهای از جکها که نوازنده میتواند از آنها برای صدادهی دستهای خاص از سیمها اس