تحطمدیکشنری عربی به فارسیخردکردن , درهم شکستن , ريز ريز شدن , سقوط کردن هواپيما , ناخوانده وارد شدن , صداي بلند يا ناگهاني (در اثر شکستن) , سقوط
crashدیکشنری انگلیسی به فارسیتصادف در، سقوط، تصادم، سقوط کردن هواپیما، صدای بلند یا ناگهانی، سر و صدا، سقوط کردن، درهم شکستن، ریز ریز شدن، ناخوانده وارد شدن، تصادم کردن، خرد کردن